روزگار امروز، عصر «تکلیف گریزی» نیست و منتظران دولت کریمه، باید آماده پذیرش مسئولیت های بزرگ باشند و استعدادهای خود را برای «حضور موثر» و «یاری کارآمد» بروز دهند. در عصر غیبت، باید تمرین عصر حضور کرد.امام زمان (عج)
منتظران، رسالت بر دوشان «عصر غیبت»اند، و زمینه سازان «عصر حضور».
روزگار امروز، عصر «تکلیف گریزی» نیست و منتظران دولت کریمه، باید آماده پذیرش مسئولیت های بزرگ باشند و استعدادهای خود را برای «حضور موثر» و «یاری کارآمد» بروز دهند. در عصر غیبت، باید تمرین عصر حضور کرد.
اگر در روایات، از یاوران مهدی(عج) با اوصافی همچون - شیران روز و نیایش گران شب، نشان آثار سجود بر پیشانی، دلهایی پولادین و عزمی آهنین، محکم و استوار، مبارز و فداکار، ساده زیست و اهل ایثار، مجتهد و شب زنده دار و… یاد شده است، منتظران ابتدا وظیفه دارند این خصلت ها را در خویش بپرورانند، سپس در جامعه و امت منتظر، به فرهنگ سازی با این شاخص ها بپردازند.
منتظر، خودساختهای رها از تعلقات است. مؤمنی اهل عمل و امید، صبوری دریا دل، آماده ای پا در رکاب!
وقتی آیین الهی، ابدی و جاودانه است،وقتی پس از «رسول»، «امام» عهده دار مکتب است،وقتی در عصر غیبت امام معصوم، «فقها» حجت های آن حضرت بر مردم اند،پس هرگز در این دوره نمی توان تکلیف را «تعطیل» دانست!
بی تردید، تحمل رنجها و حضور مداوم در صحنه و فداکاری برای حق و مرزبانی هوشمندانه از مکتب و دین، تکلیفی همیشگی برای پیروان رسول خاتم و منتظران آخرین وصی است.
اگر امروز، حجت معصوم الهی حضور ندارد، هم تکلیف حجت های عام سنگینتر می شود، هم وظیفه پیروان ولایت.
تلاشی افزون تر لازم است، تا غیبت به ظهور مبدل گردد و موانع حاکمیت مطلق دین خدا با پرچمداری امام معصوم، برطرف شود.
وقتی با ظهور حضرت، بناست عدالت و «حکم الله» اجرا شود، پس مجریان هم باید تربیتی دینی و تعهدی مکتبی و اطاعتی ولایی داشته باشند
اگر اجرای حدود و احکام الهی یک فریضه است،اگر جهان شمول ساختن اسلام، تکلیف است، پس چرا سستی و بی تفاوتی؟
با چه استنادی ادای این تکلیف، موکول به آمدن امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می شود؟
آنچه امروز به عنوان «ولایت فقیه»، عهده دار رهبری جامعه اسلامی است، سایه ای از همان «ولایت مهدوی» است.
آنان که با ولایت فقیه مخالف اند و آن را بر نمی تابند، در حقیقت ولایت امام زمان و حاکمیت دین را قبول ندارند و در عصر حضور هم، ساز مخالف خواهند زد و «اپوزیسیون» خواهند بود.
ولایت آمریکا را حاضرند بپذیرند، ولی ولایت فقیه جامع الشرایط را، نه!
سلطه صهیونیسم را پذیرایند، ولی حکومت دین را نه.
وقتی با ظهور حضرت، بناست عدالت و «حکم الله» اجرا شود، پس مجریان هم باید تربیتی دینی و تعهدی مکتبی و اطاعتی ولایی داشته باشند.
زدودن مفاسد، مقابله با هجوم بی دینی و ابتذال، مقاومت در برابر سیل های اسلام ستیزی و موج های «لائیسم» و غرب زدگی و خودباختگی فرهنگی، گامی در راستای این تکلیف مقدس است.
حال، باید دید چه کسی منتظر است؟
کیست که به تکلیف عصر انتظار، عمل می کند؟
افراد را باید با «میزان» سنجید. هر که با میزان، « ناموزون» بود، بازنگری کند!