نقش انقلاب های نجات بخش در ظهور
فرارسیدن عصر ظهور و تشکیل حکومت جهانی حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه)، بزرگترین حادثه تاریخ بشر و آرزوی بزرگ تمام اولیاء و اوصیاء و مۆمنان است. شیاطین جنی و انسی که وقوع این حادثه را پایان رۆیای شوم خود میدانند، تمام مساعی خود را به کار گرفتهاند که وقوع این وعده حتمی الهی را به تأخیر بیاندازند و سلطه شیطانی و سیاه خود را بر کره زمین تداوم ببخشند. در این میان بزرگترین عاملی که جامعه جهانی را به عصر ظهور نزدیکتر مینماید و پایههای حکومتی و تمدنی مخالفان مهدویت را سست مینماید، فرهنگ جهاد و شهادت است که از یک سو ریشه در انتظار آگاهانه و سازنده دارد و از سویی دیگر ریشه در حماسه عاشورا و فرهنگ شهادت در راه خدا.
معمولا در طول تاریخ قدرت سیاسی و نظامی همواره در دست طبقه مستكبر و سلطه جو بوده است، اما مطابق وعده های الهی این جریان نابهنجار به صورت اصولی و واقعی در انقلاب نهائی تاریخ راه نیستی می پوید و مستضعفین و صالحان مراكز قدرت را در دست گرفته و حكومتی جهانی را تشكیل خواهند داد، همان حكومتی كه خداوند (تبارك و تعالی) در آیات متعدد وعده آن را داده است:
وعدَ اللهُ الذین آمنوُا منكم و عملوا الصالحاتِ لیستخلفَنَهُمْ فی الارضِ[1]
خداوند وعده فرمود به كسانی از شما كه ایمان آورده و نیكوكار گردد، در زمین خلافت دهد.
و نُرید اَنْ نَمُنَّ علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهمْ ائمة و نجعلهم الوارثین.[2]
اراده كردیم بر مستضعفین آن سرزمین سنت نهاده و آنان را امام مردم و وارث ملك و جاه قرار دهیم.
این آیات و آیات دیگر همگی بیانگر وعده الهی بر پیروزی مۆمنین و حزب الله است، و از آنجایی كه وعده خداوند تخلف ندارد و این وعده نیز هنوز عملی نشده است پس باید به انتظار روزی بنشینیم كه دین خدا غالب آمده و حزب الله پیروز شود.
اما از آنجایی كه وقوع هر مسأله مهمی نیازمند فراهم بودن زمینه ها و مقدماتی می باشد تشكیل این حكومت عدل جهانی كه مطابق روایات متعدد با ظهور حضرت ولی عصر (علیه السلام) محقق خواهد شد، نیز نیازمند به زمینه سازی و فراهم نمودن مقدماتی است.
ما در این نوشتار درصدد بررسی این موضوع هستیم كه آیا انقلاب های نجاتبخش می توانند زمینه ساز برای آن انقلاب نهائی تاریخ و حكومت واحد جهانی باشند یا نه؟ لذا لازم است ابتدا به بیان ماهیت چنین انقلاب هائی پرداخته و سپس اصل موضوع را مورد بررسی قرار دهیم.
در مورد چنین انقلاب هائی باید گفت، معمولاً انقلاب هائی كه در دنیا به وجود می آیند در ابتدا شعار حمایت از مستضعفین و برخورد با مستكبرین و ظالمین جامعه را داشته و ادعای برپائی عدل در جامعه را دارند، ولی پس از پیروزی به خاطر نداشتن رهبران وارسته و شایسته و همچنین نداشتن مبانی فكری و اعتقادی كامل و همه جانبه نگر، نه تنها نمی توانند به شعارها و ادعاهای خود جامعه عمل بپوشانند، بلكه خود نیز به تدریج از آن مسیر اولیه منحرف شده و همان شیوه حكومتهای نا صالح را در پیش می گیرند.
بنابراین منظور از انقلاب های نجاتبخش، انقلاب هائی است كه اصول خود را فراموش نكرده و حقیقتاً در پی بسط عدالت بوده و از آرمان های خود دور نشوند، همچنین دارای مبانی اعتقادی و فكری متقن و قابل دفاع بوده و بر طبق آن اصول حركت نمایند.
و اما در مورد زمینه ساز بودن چنین انقلاب هائی باید گفت كه اینها به صورت مستقیم و غیر مستقیم می توانند یكی از مهمترین عوامل زمینه ساز ظهور و تشكیل حكومت واحد جهانی باشند زیرا:
اولاًً: نفس وقوع چنین انقلاب هائی باعث آگاهی مردم و دمیده شدن روح امید در آنان می شود و مردم شاهد به بن بست رسیدن روشهای استعماری بوده و ذلت ابر قدرتهای مادی و ناكارآمدی امكانات آنها را در برابر خواست مشروع ملتها نظاره گر باشند، و باور كنند كه وقوع حكومتی واحد در دنیا بر اساس معیارهای اخلاقی و انسانی ممكن می باشند و منتظر و آمادة وقوع امری چنین عظیم باشند.
ثانیاً: این انقلاب ها می توانند به صورت برنامه ریزی شده و هدفدار كارهای اساسی انجام دهند كه زمینه ساز آن مهم باشد، كه در این نوشتار به نمونه هائی از آنها اشاره می شود.
1. ارائه الگوی حكومتی: برپائی و ارائه یك حكومت در بخشی از دنیا بر اساس عدل و انصاف و رعایت اصول انسانی همراه با پیشرفت و تأمین نیازهای معنوی و مادی مردم به گونه ای كه همگی متوجه گردند كه وقوع حكومتی كه تمام جوانب تعالی بشر را در نظر بگیرد ممكن است، یكی از كارهائی است كه چنین انقلاب هائی می توانند انجام دهند. و در این صورت است كه ملتها خواستار وقوع چنین حكومتی در سراسر عالم شده و آمادگیهایی نیز در آنان بوجود خواهد آمد.
منجی
2. بالا بردن سطح فرهنگ و شعور اجتماعی مردم: از آنجائی كه خداوند نمی خواهد بشر را مجبور به پذیرش حق نماید و منتظر آن است كه مردم جهان به سطحی از فرهنگ و شعور اجتماعی برسند كه بدانند مسأله نژاد یا مناطق مختلف جغرافیائی، ارزش نبوده و نمی تواند بشر را از هم جدا سازد، و از نظر اجتماعی نیز از ظلم و ستم نظام های موجود خسته شده و تلخی زندگی مادی و تك بعدی را احساس كنند و در نهایت خود، حق را طلب نموده و مقدمات اجرائی حق و عدالت را فراهم سازند، انقلاب های نجاتبخش می توانند این تحولات را ایجاد كرده، حق و حقیقت را كاملاً برای دنیا تبیین نمایند و شیوة اجرائی حق و عدل را هم نشان دهند و ناكارآمدی مكاتب و حكومت های صرفاً مادی را برای مردم روشن سازند و همچنین مردم را نسبت به این مطلب آگاه سازند كه تمام جنایتهائی كه در عالم رخ می دهد به خاطر وجود حكومتهای متعدد و در عین حال ناصالح است، و در صورت وجود یك حكومت واحد جهانی كه متكی و مبتنی بر ارزشهای انسانی، ایمان، اخلاق و عواطف بشری است و فردی معصوم آن را اداره می كند دیگر از این مصائب و جنایتها خبری نخواهد بود.
3. آشنا نمودن مردم با وجود منجی و مصلح حقیقی: وجود مصلح جهانی از امیدها و اعتقادات پیروان ادیان الهی است. نظر به اینكه دنیا روز به روز به ظلم و ستم و خونریزی و بی عدالتی پیش می رود و هر ملت و گروهی منتظر اصلاح جامعه و دنیا هستند باید آنان را به وجود مصلح واقعی، كه از نظر شیعه حضرت مهدی (عجل الله فرجه) می باشد، آشنا نمود و آنان را به آمدن این یگانه حجت خداوند مژده داد، باید به معرفی شخصیت آن حضرت و عملكرد ایشان در دوران حكومتشان و وضعیت جهان و جامعه انسانی در زمان حكومت او پرداخت تا جهانیان با این مصلح حقیقی بشر آشنا و عطش به آن آب حیات در آنان شدت یابد و تقاضای ظهور آن حضرت اولین آروزی زندگی و اولین دعای حقیقی آنان گردد.
بدین منظور انقلاب ها و حكومتهای صالح می توانند با بهره گیری از امكانات روز به معرفی و تبیین سنجیده و حساب شده مسائل مربوط به شخصیت و مقام و منزلت آن حضرت و كلیه مسائل مربوط به ایشان و حكومتشان بپردازند، و این باید از مهمترین سیاستهای راهبردی این انقلاب ها و حكومت های دینی باشد.
مطالبی كه تا كنون بیان گردید دلائلی هستند مبنی بر اینكه انقلاب های نجاتبخش می توانند از مهمترین عوامل زمینه ساز برای ظهور منجی و تشكیل حكومت صالح جهانی باشند، اما مهمترین دلیلی كه ثابت می كند چنین انقلاب هائی از جمله زمینه ها، و زمینه سازهای ظهور می باشند روایت متعددی است كه از پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ در این باب وارد شده است.
تا اینجا در مورد انقلاب هایی که می توانند به صورت برنامه ریزی شده و هدفدار كارهای اساسی انجام دهند كه زمینه ساز ظهور باشند صحبت کردیم. در این قسمت لازم دیدیم که اهداف آماده سازی زمینه های ظهور در نظام اسلامی را نیز برشماریم که عبارتند از:
1. خودسازی فردی و اجتماعی و حرکت به سمت انسان کامل(امام زمان(عجل الله فرجه) و کسب رضایت الهی؛
2. جهت گیری تمام فعالیت ها به سمت آماده سازی زمینه های ظهور؛
3. گسترش نظارت عمومی و فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر برای هدایت انسان ها در تمامی ابعاد؛
4. مبارزه با ظلم و بی عدالتی برای استقرار نظامی مبتنی بر قسط و عدل؛
5. ایجاد نهضت های آزادی خواه و ظلم ستیز و عدالت خواهانه برای دفاع از نوامیس مسلمانان؛
6. گسترش فرهنگ مهدویت و خنثا نمودن برداشت های انحرافی از انتظار؛
7. آماده کردن خود و جامعه در ابعاد مختلف برای ظهور منجی عالم(عجل الله فرجه).
پی نوشتها:
[1] . سورة نور، آیه55.
[2] . سورة قصص، آیه 5.