عبرت های تاریخ
عاقبت زبیـر اسلام
یکی از غمناک ترین صحنه های تاریخ، ماجرای جسارت به حضرت زهرا(س) و شهادت ایشان تنها به فاصله ی قریب سه ماه از رحلت رسول الله(ص) است.
بعد از ماجرای سقیفه، تنها تعداد انگشت شماری از اصحاب پیامبر(ص) به یاری حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) شتافتند که یکی از آنها زبیربن عوام بود.
زبیر کسی است که پیامبر(ص) برای شمشیر او دعا کردند و در شورای سقیفه علیه حضرت حاضر نشد. وی ازبزرگان قریش بود و آن چنان منزلتی نزد حضرت زهرا(س) داشت که حضرت زهرا(س) در واپسین روزهای عمر مبارک خود، خطاب به امیرالمؤمنین(ع) اظهار داشتند: راضی نیستم در تشییع من هیچ کس از مردم و حاکمان حاضر شوند و اگر شما از انجام وصایای من معذور هستید، این کار را به زبیر واگذار می کنم.
بر اساس منابع تاریخی، در تشییع جنازه حضرت زهرا(س) تعداد بسیار اندکی از خواص و یاران امیرالمومنین(ع) حضور داشتند و بجز شخص امیرالمومنین(ع)، و امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، زبیر، عمار، مقداد، عقیل، ابوذر، سلمان و چند نفر از بنی هاشم بر حضرت فاطمه(س)، نماز خوانده و در آن شب ایشان را دفن کردند.
همین زبیر که از محرم ترین یاران اهل بیت بود، در دوران 25 ساله ی خلفاء اندک اندک دچار استحاله و دنیاطلبی و ثروت اندوزی و حب قدرت و فرزند شد و کارش به جایی رسید که بعنوان یکی از ثروتمندترین صحابه؛ در اولین روزهای حکومت امیرالمومنین(ع) با همکاری طلحه و عایشه، جنگ جمل را براه انداخت و بر امام خود شمشیر کشید و عاقبت پس از کناره گیری دیرهنگام از جنگ، بدست فردی در بیابان کشته شد و دنیا و آخرت خود را بر باد داد.