انتخابات ۹۶
بایدها و نبایدهای رسانهها در انتخابات
گزیدهای از بینات رهبر انقلاب درباره بایدها و نبایدهای رسانهها در انتخابات
الف) بایدها
۱. بر سطح آگاهی و تحلیل مردم بیفزایید
مطبوعات در کشور ایران و در نظام جمهوری اسلامی، کجای کارند؟ که هستند و چه هستند؟ آیا زاید و سرباری هستند؟ زینتالمجالسی هستند؟ یا نه؛ یک عنصر حقیقی و مؤثّر و اجتنابناپذیر و سازندهاند؟ نظر ما، البته، معطوف به نکته دوم و جمله اخیر است. ما معتقدیم که مطبوعات برای نظام جمهوری اسلامی، یک مقوله تجمّلاتی و تشریفاتی نیست. بنابراین، افزایش آن، تنوّع آن، کیفیّت یافتن آن، و اگر خطایی دارد، تصحیح آن، جزو کارهای اساسی در این نظام است.
نظام جمهوری اسلامی یک نظام مردمی است و کسی نمیتواند این را منکر شود. مخالفین ما هم نمیتوانند این را منکر شوند. حداکثر این است که مردم را تخطئه میکنند و میگویند «مردم نفهمیدند و با این مسؤولین و این نظام، صفا کردند.» بالاخره صفای مردم با این نظام را نمیتوانند منکر شوند و این، مطلب واضحی است. سر و کارِ ما با مردم است؛ پس این نظام، نظامی است مردمی.
مردم باید اهل تحلیل شوند تا بفهمند که نظام برایشان مفید است. آگاهی برای چنین نظامی، مثل آب و هوا، لازم و واجب است. نظام ما، این گونه است. هر چه مردم بیشتر آگاه باشند، نظام جمهوری اسلامی، بیشتر سود میبرد. بنابراین، این نظام، به آگاه سازی مردم نیازمند است.
مطبوعاتی که طریق سلامت بپیمایند و بنا بر عناد و بدجنسی نداشته باشند. این گونه مطبوعات، در هر رشتهای قلم بزنند -سیاسی باشند، فرهنگی باشند، اقتصادی باشند، درباره مسائل خارجی حرف بزنند، در خصوص مسائل داخلی حرف بزنند- و هر کاری که بکنند، به نفع نظام حرکت کردهاند. چرا؟ چون بر مایه آگاهی مردم میافزایند. موضع مطبوعات در جمهوری اسلامی، این است. ۱۳۷۵/۰۲/۱۳
۲. سه وظیفه عمده: نقد و نظارت، اطلاعرسانی و تبادل آراء
برای مطبوعات سه وظیفه عمده قائلم: وظیفه نقد و نظارت، وظیفه اطّلاع رسانی صادقانه و شفّاف، وظیفه طرح و تبادل آراء و افکار در جامعه. معتقدم که آزادی قلم و بیان، حقِ مسلّم مردم و مطبوعات است. در این هم هیچ تردیدی ندارم و این جزو اصول مصرّحه قانون اساسی است. معتقدم اگر جامعهای مطبوعات آزاد و دارای رشد و قلمهای آزاد و فهمیده را از دست بدهد، خیلی چیزهای دیگر را هم از دست خواهد داد. وجود مطبوعات آزاد، یکی از نشانههای رشد یک ملت و حقیقتاً خودش هم مایه رشد است؛ یعنی از یک طرف رشد و آزادگی ملت، آن را بهوجود میآورد؛ از طرف دیگر،آن هم به نوبه خود میتواند رشد ملت را افزایش دهد. البته معتقدم در کنار این ارزش، ارزشها و حقایق دیگری هم وجود دارد که با آزادی مطبوعات و آزادی قلم، آن ارزشها نباید پامال شود. هنر بزرگ این است که کسی بتواند هم آزادی را حفظ کند، هم حقیقت را درک کند، هم مطبوعات آزاد داشته باشد، هم آن آسیبها دامنش را نگیرد. باید اینگونه مشی کرد. ۱۳۷۹/۱۲/۰۹
۳. مردم را به انتخاب اصلح تشویق کنید
کسانی که زبان گویایی دارند، قلم توانایی دارند و آبرویی پیش مردم دارند - که این آبرو هم جزو ذخایر الهی است و خدای متعال به هرکس داده است، باید آن را در راه او مصرف کند و به کار ببرد - مردم را توجیه و تشویق کنند و آدمهای خوب را به آنها معرفی نمایند. ۱۳۷۴/۱۱/۱۴
۴. از انتخابات مانند یک نعمت الهی پاسداری کنید
انتخابات که مظهر حضور مردم است، مظهر مردمسالاری دینی است، باید پشتوانهی امنیت ما باشد. نباید اجازه داد که این چیزی که ذخیرهی امنیت است، پشتوانهی امنیت است، به امنیت ما صدمه وارد کند. دیدید، حس کردید، از نزدیک لمس کردید آن وقتی را که دشمنان میخواهند از انتخابات علیه امنیت کشور سوء استفاده کنند. باید همه مراقب باشند، همه بهوش باشند. آحاد مردم، مسئولان گوناگون، منبرداران سیاسی، کسانی که میتوانند با مردم حرف بزنند، همه مراقب باشند، مواظب باشند؛ از انتخابات مانند یک نعمت الهی پاسداری کنند. ۱۳۹۰/۰۶/۰۹
۵. انتقاد، منطقی و واقعبینانه باشد
البته انتقاد منطقی، گفتن حرف صحیح اینقدر حرفهای آشکار وجود دارد که انسان اگر ذکر آنها را بکند، اصلاً هم غیبت نیست، و میتواند انسان نقد بکند. بله مسلّم است، امروز یک جریان صحیح و حقّی در جامعهی ما وجود دارد، جریانهای باطلی هم وجود دارد که به انواع و اقسام طرق میخواهند جامعه را خراب کنند، انقلاب را منحرف کنند؛ در این شکی نیست. آدمهائی هم در رأس این جریانات هستند. چه لزومی دارد که انسان به این آدمها تهمت بزند. چه لزومی دارد که غیبت اینها را بکند. حرف آشکار اینقدر دارند؛ همان حرفهای آشکار را بیان بکنند، تبیین بکنند، توضیح بدهند، مطلب روشن خواهد شد. ۱۳۸۹/۱۰/۰۷
امروز متأسفانه انسان مشاهده میکند که در بین برخی مسئولین و نخبگان سیاسی و غیره کأنه مد شده است که نگاه، نگاه بدبینانه باشد؛ نگاه منفی باشد؛ نقاط مثبت را نبینند؛ روی نقاط منفی تکیه کنند. در رسانهها و غیررسانهها مرتباً منفیبافی میشود. تا انسان میگوید هم چرا، میگویند آقا شما نمیگذارید ما واقعیات را بگوئیم. میگوئید سیاهنمائی است، میگوئید فلان است؛ ما میخواهیم حقایق را بگوئیم. نه، این یکسونگری است. خب، اگر فرض بفرمائید یک واحد تولیدی دچار یک اشکالی میشود و شما میخواهید به عنوان یک نگاه واقعبینانه آن را بیان کنید، بسیار خوب، در کنارش مثلاً دو تا واحد تولیدی هم ایجاد شده. اگر این نقطهی مثبت را بیان کنیم، یک جور مسائل کشور را میفهمیم؛ اگر این نقطهی مثبت را بیان نکنیم، مسائل کشور را جور دیگری خواهیم فهمید. اگر فقط نقاط منفی را مشاهده کنیم - که البته نقاط منفی وجود دارد - این طبعاً واقعبینی نیست؛ این برآورد درستی از اوضاع کشور به ما نخواهد داد؛ منجر به ناامیدی میشود؛ ضرر اجتماعیاش هم این است. ۱۳۹۰/۰۵/۱۶