مهدویت۱۲

  • خانه 
  • گناه نکردن چگونه خوابیدن تفسیر انقلابی گری جایگاه علوم غیر دینی ترس از خدا محاسبه نفس اراستگی ریزش مو برکت 
  • تماس  
  • ورود 

بصیرت

26 فروردین 1396 توسط طاهره رفيعي

​
#استاد_پناهیان:
💠 یکی از ویژگی‌های بسیار مهم در آخرالزمان، انباشتگی تجربۀ بشری دربارۀ شیوۀ زندگی است. یعنی تجربیات قرن‌ها زندگی بشر در اختیار تک‌تک آدم‌ها قرار می‌گیرد و لذا به سادگی نمی‌شود کسی را فریب داد.
💠دوران جهالت و فریب‌خوردگی به سر آمده و بشریت به بن‌بست‌هایش پی برده است. امروز فهمیدن حقیقت آسان‌تر از گذشته شده است.
💠البته فهمیدن حقیقت در هیچ زمانی سخت نبوده؛ در زمان علی(ع) نیز سخت نبود. مگر علی(ع) از مردم چه تقاضایی داشت که قبول نمی‌کردند؟! حضرت آن‌چه مردم می‌فهمیدند را به آنها می‌فرمود، ولی مردم عمل نمی‌کردند.
💠مگر علی(ع) از ابوموسی به‌عنوان نمایندۀ مذاکره‌کنندۀ خود با معاویه، چه انتظاری داشت؟! به او فرمود: تجربه را زیر پا نگذار! کسی که عقل و تجربه را زیر پا بگذارد شقی است!(نهج البلاغه/نامه78) یعنی به همان چیزهایی که خودت می‌فهمی، عمل کن! ابوموسی باید به تجربه درمی‌یافت که طرف مقابلش در مذاکره، فریبکار و دروغگو است و نباید اعتماد می‌کرد.
💠مگر رهبر انقلاب در مذاکرات هسته‌ای، چه انتظاری داشت؟! اینکه منافع خودمان را حفظ کنیم و به بزرگترین دروغگوی عالم اعتماد نکنیم! این یک حرف دینی و انقلابی نیست؛ یک حرف حداقلی است. ولی متاسفانه در مذاکرات، به دشمن اعتماد کردند و ضربه خوردیم.
💠مهمترین ویژگی آخرالزمان، شفافیت و روشن شدن حق است. و مهمترین وظیفۀ ما برای تعجیل در ظهور، اینست که از این شفافیت و این فرصت استفاده کنیم و روشنگری کنیم؛ آن‌هم به‌صورت #چهره_به_چهره! چه حضوری، و چه در فضای مجازی
💠از همین الان تصمیم بگیرید برای روشن‌کردن تک‌تک فامیل و رفقای‌تان قدم بردارید. از مجاهدت حضرت زهرا(س) الگو بگیرید که #چهل_روز، در خانۀ مهاجرین و انصار را زد و تک تک از آنها خواست که از حق دفاع کنند.
👌برای روشنگری، لازم نیست از «دین» سخن بگویید، بلکه واقعیات را به مردم بگویید! هر مقدار از حق که آشکار شده و بی‌دین‌ها هم می‌توانند بپذیرند، همان قسمتش را بگویید. نمی‌خواهد کسی را به ولایت دعوت کنید، بلکه از این‌همه جنایات «دموکراسی غرب» در جهان بگویید؛ جنایاتی که حتی فرعون‌ها هم نکردند!
💠وظیفۀ ما در آخرالزمان، روشنگری و افزایش شفافیت است. حالا اگر ما به این وظیفۀ خود عمل نکنیم، چه می‌شود؟ رنج‌ها افزایش پیدا می‌کند و با رنج و سختی و جنایات دشمنان بیدار می‌شویم!
💠این شفافیت و روشن شدن حق مدام بیشتر می‌شود؛ یا با روشنگری شما برای دیگران، یا با بلای فراگیری که همه توجیه شوند! ونتیجۀ طبیعی عمل خود ماست. و این اتفاق چندین بار در جریان انقلاب ما رخ داده است.
💠هر وقت مسئولین ما در مقابل غربی‌ها شُل آمدند، غربی‌ها یک بلایی بر سر ما آوردند! نمونه‌اش جنگ تحمیلی بود. لیبرال‌هایی امثال بنی‌صدر این‌قدر در مقابل آمریکا کوتاه آمدند که موجب شد آمریکایی‌ها جرأت کنند جنگ را به ما تحمیل کنند! اگر لیبرال‌ها سر کار نبودند، این جنگ به ما تحمیل نمی‌شد.
🔴اگر غرب‌گراها وکسانی که از غرب می‌ترسند، رأی زیادی در این ملت داشته باشند، این ملت توسط غرب تحت فشارهای مختلف قرار می‌گیرد، چون غربی‌ها به این نتیجه می‌رسند که می‌شود اینها را عقب راند! نمونه‌اش افزایش تحریم‌ها بعد از فتنۀ 88 بود. ولی اگر همۀ مسئولین ما مقتدرانه در مقابل دشمن بایستند و شُل نباشند، خودشان تحریم‌ها را برمی‌دارند؛ چون می‌بینند که فایده‌ای ندارد وفقط خودشان متضرر می‌شوند.
💠اگر درمقابل دشمن، محکم نایستیم، ضربه می‌خوریم و بعد هوشیار می‌شویم. الان در مذاکرات هسته‌ای، ضربه خوردیم و هوشیار شدیم. ولی آیا همیشه باید ضربه بخوریم تا هوشیار شویم؟!

 نظر دهید »

عبادی

26 فروردین 1396 توسط طاهره رفيعي

‍​

 ‍
🌹 پیامی از برزخ 🌹
“شیخ رجبعلی خیاط: 
یکی از دوستان شیخ ، نقل می کند: روزی خدمت ایشان بودم، فرمود: 

جوانی را دربرزخ دیدم که می گفت:《نمی دانید این جا چه خبر است!هنگامی که این جا بیایید،خواهید فهمید. هر نفسی که به غیر خدا کشیده اید ،به زیان شما تمام شده است》

در همه عمر، جز حکایت دوست

             هرچه گفتیم ازآن پشیمانیم

 نظر دهید »

عبادت

26 فروردین 1396 توسط طاهره رفيعي

✨آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
🔴 همان طور که در سر چهار راه وقتی چراغ قرمز می شود، ترمز می کنید، دین هم چراغ قرمز دارد، چراغ قرمز دین ، کارهای حرام است، یعنی وقتی به کار حرامی رسیدی، ترمز کن و چراغ سبز دین هم کارهای حلال است.
💠 حال کسانی که برای چراغ قرمز ترمز می کنند، دو جور هستند:
👈یک دسته از ترس جریمه شدن ترمز می کنند، که این ترمز کردنشان خیلی چنگی به دل نمی زند، 
👈اما عده ای هم برای احترام گذاشتن به قانون ترمز می کنند که این مهم است.
🔥حال ما هم اگر از ترس جهنم نماز بخوانیم، این نماز خواندنمان زیاد چنگی به دل نمی زند؛ یعنی اگر به این خاطر صبح ها بلند مےشوی و نماز مےخوانی که به جهنم نروی، این نماز خواندن زیاد دلچسب نیست،
✅ اما اگر به تو بگویند: «اگر نماز صبح هم نخوانی به جهنم نمےروی» اما باز بلند شوی و نماز بخوانی، این خوب است.
🌹امیرالمومنین علی(ع) در مناجات های شان مےفرمودند: «خدایا عبادت من به خاطر ترس از جهنم و یا به طمع بهشت نیست، و لکن من تو را شایسته عبادت دیدم و به این خاطر عبادتت می کنم

 نظر دهید »

حجاب

25 فروردین 1396 توسط طاهره رفيعي

​

​​

 1 نظر

آشنايى با آية اللّه نجابت قدس سره

25 فروردین 1396 توسط طاهره رفيعي

​
10–آشنايى با آية الله نجابت قدس سره

در آن ايام كه در شهر سامرا بودم گاهى با بعضى از اخيار ملاقات حاصل مى شد كه خداى متعال ملاقات با آنها را براى بنده وسيله ى زيادى هدايت و بصيرت در دين قرار مى داد.

از جمله جناب حجة الاسلام آقاى سيد حسن قزوينى بود كه در ضمن ملاقات قصه هايى براى بنده نقل فرمود كه در واقع قضاياى تاريخى مفيد و عبرت آميزى بود از قبيل بعضى از حالات حواريين و حالات حضرت عيسى بن مريم عليه السلام و خصوصا بعضى از پند و اندرزهايى كه در قصه ى بلوهر و يوذاسف است - كه آن داستان را شيخ صدوق رحمه الله در كتاب «كمال الدين» خود نقل فرموده و علامه ى مجلسى رحمه الله ترجمه ى آن را در كتاب «عين الحيوة» آورده است - كه در بى اعتنايى به امور دنيا در نفس حقير اثر به سزايى گذاشت. و در خلال چند جلسه ملاقات چنان انسى پيدا شد كه وقتى ايشان از سامرا به نجف اشرف حركت نمود و اولين شب جدايى ما بود بنده از فراق ايشان گريه كرده، بسيار متأثر شدم.

هم چنين از اشخاصى كه در خلال چهار ماه مجاورت آن بارگاه عزت و شرف با آنها ملاقات حاصل شد و از الطاف و عناياتى كه خداوند به آنها فرموده بود بنده را مقدارى بهره مند نمود، سالك راه حق جناب حجة الاسلام و المسلمين آقاى حاج شيخ حسن على نجابت رحمه الله بود.

ايشان در آن ايام به بعضى امراض ريوى مبتلا شده و از سينه ى ايشان هنگام سرفه كردن خون مى آمد. و چون هواى شهر سامرا از ساير شهرهاى عراق لطيف تر و سالم تر بود، اشخاصى كه به بيمارى هاى مزمن دچار بودند براى تغيير آب و هوا و ضمنا زيارت مرقد مطهر امامين همامين عليهماالسلام مدتى در سامرا بسر مى بردند و ايشان هم از آن افراد بود.

علت شروع رفاقت ما نيز اين بود: همان طور كه قبلاً عرض شد بنده از نظر لوازم زندگى در مضيقه و يا بهتر بگويم فاقد آن بودم. فقط مقدار كمى درهم عراقى همراهم بود كه آن را در حجره مى گذاشتم. و چون در اتاق غير از لحافى كهنه و وقفى و احيانا اشيايى مختصر و بى ارزش چيز ديگرى نبود، غالبا در اتاق را باز مى گذاشتم. تا اينكه يك روز براى خريد چيزى سراغ پول ها رفتم جايش را خالى ديدم. و با اينكه تقريبا همه ى ثروت و موجودى من در آن وقت همان بود برايم خيلى عادى جلوه كرد و ناراحت نشدم.

آقاى نجابت كه اين مطلب را متوجه شده بود به سراغ حقير آمد و خيلى برايم رقت كرده، مرا دلدارى داد و گفت: آقا! ناراحت نباشيد. دوباره جدتان براى شما خواهند رساند. من با روى شاد گفتم: مهم نيست، بردند كه بردند! ايشان از اين حالت بنده خوشش آمده، رفاقت با حقير را آغاز نمود. و چون مقدارى اثاث زندگى از قبيل لوازم طبخ و چاى از نجف با خود به سامرا آورده بود مرا به اتاق خود دعوت كرده، در آن مدت از حقير برادرانه پذيرايى نمود. حتى وقتى كه به نجف اشرف مشرف شد همه ى آن لوازم را با اصرار زياد براى بنده باقى گذاشته، آدرس حجره ى خود را كه در مدرسه ى صدر نجف بود به من داد و فرمود: هر وقت به نجف مشرف شديد حتما به حجره ى حقير بياييد.

ضمنا ايشان با اينكه از بنده چند سالى بزرگ تر بود در آن وقت هنوز متأهل نشده بود.

يكى از نتايج رفاقت با ايشان اين بود كه چون با عالم با تقوايى به نام آية الله آقاى حاج شيخ غلام على قمى - اعلى الله مقامه - آشنايى داشت مرا با خود به خدمت ايشان برد. و همان طور كه قبلاً عرض كردم بنده مدتى در ارتش بوده، از پول دولت استفاده مى كردم و چون دولت اسلامى نبود مى بايست تكليف آن پول ها به وسيله ى علماى عاملين و مجتهدين با تقوا روشن و اين امر نيز اصلاح مى شد. لذا چون عالم مذكور واقعا از خيار مجتهدين و آثار ورع و تقوا از جبينش هويدا بود وضع خود را به اطلاع وى رسانده، ايشان قبول فرمود كه پول هاى مصرف شده ى دولتى را دست گردان كنيم.

در وقت دست گردان حال عجيبى مشاهده كرده، واقعا خود و ايشان را در جنب عظمت حق مى ديدم. و اين نشانه ى حال بندگى آن بزرگوار بود كه به خاطر اندك صداقت و صفايى كه خداوند به حقير مرحمت فرموده بود حال ايشان را در خود مى ديدم.

و از جمله ى كمالات ايشان صفت تواضع و فروتنى بود؛ لذا با اينكه دچار رعشه ى اعضا بود و به تنهايى نمى توانست از جا حركت كند وقتى كه براى مرخص شدن از خدمت شان حركت كردم با اينكه بنده در مقابل ايشان بچه اى بيش نبودم به فرزند خلف خود جناب آقاى شيخ محمود اشاره كرد تا زير بغلش را گرفته، از جاى حركت دهد. سپس با كمال تواضع دست خود را به سينه گرفته، تا در حياط كه مقدار زيادى راه بود حقير را بدرقه نمود كه من واقعا شرمسار شدم.

هم چنين فرزند آن بزرگوار براى بنده نقل كرد: پدرم در تمام مدت تحصيل خود سهم مبارك امام مصرف نكرده، معاش خود را از طريق عبادات استيجارى از قبيل نماز و روزه گذرانده است و فقط از ده سال پيش كه مبتلا به رعشه گرديده و نمى تواند نماز استيجارى بخواند از سهم مبارك امام مصرف مى نمايد.

بنده غالبا ايشان را در حرم مطهر عسكريين عليهماالسلام مى ديدم كه به انتظار دخول وقت نماز مى نشست و هنگام داخل شدن وقت بدون نگاه كردن به ساعتى يا شنيدن صداى اذان يا پرسش از كسى، براى اقامه ى نماز برمى خاست. يك بار در حالى كه هيچ كس در حرم نبود و حقير در گوشه اى از حرم مشغول زيارت بودم ايشان وارد شد و نگاهى به اطراف كرده، چون كسى را نديد با آن حال ضعف و رعشه چندين دور اطراف ضريح مطهر طواف كرده، با كمال خضوع و محبت پيوسته آن را مى بوسيد و گويا با شباك مبارك عشق بازى كرده، مانند بنده ى فدايى مى خواست خود را فداى محبوب نمايد. رضوان الله تعالى عليه و على امثاله من العلماء العالمين بحقوق اهل البيت، العاملين بأوامرهم و التاركين لنواهيهم آمين.

ناگفته نماند كه همين عالم جليل القدر پس از چند سال در سامرا به رحمت ايزدى پيوست و شب همان روزى كه جنازه ى ايشان را براى دفن به نجف اشرف - كه در آن وقت ساكن آنجا بودم - آوردند، در عالم رؤيا ديدم كه يكى از سربازان امام زمان - روحى له الفداء - از دنيا رفته و جنازه ى او را به وطن اصلى حقير (قائن) آورده اند تا در دامنه ى كوه به خاك بسپارند و بنده هم در تشييع جنازه شركت دارم. روز بعد جنازه ى ايشان وارد نجف گرديد و در آن وادى ايمن به خاك سپرده شد. روحى لصاحب القبة البيضاء و لشيعته الفداء و من دفن فيها مع الايمان الى يوم القيامة.

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 78
  • 79
  • 80
  • ...
  • 81
  • ...
  • 82
  • 83
  • 84
  • ...
  • 85
  • ...
  • 86
  • 87
  • 88
  • ...
  • 238
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

مهدویت۱۲

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اخلاق
  • اعتقادی
  • اقتصادی
  • اهل بیت علیهم السلام
  • بدون موضوع
  • تاریخی
  • تربیتی
  • تفسیر
  • تقویت حافظه
  • حجاب
  • حدیث
  • دل نوشته
  • دوست یابی
  • راه سلوک
  • سبک زندگی
  • سلامت
  • سیاسی
  • شهدا
  • عبادی
  • فرهنگی
  • فضای مجازی
  • مناسبتی
  • مهدویت
  • نهج البلاغه
  • ولایت
  • پاسخ به شبهات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران

آمار

  • امروز: 142
  • دیروز: 130
  • 7 روز قبل: 2496
  • 1 ماه قبل: 14628
  • کل بازدیدها: 186279

رتبه