مهدویت۱۲

  • خانه 
  • گناه نکردن چگونه خوابیدن تفسیر انقلابی گری جایگاه علوم غیر دینی ترس از خدا محاسبه نفس اراستگی ریزش مو برکت 
  • تماس  
  • ورود 

شهید ابراهیم هادی

11 فروردین 1396 توسط طاهره رفيعي

‏‎‏‎

🌷هیئت🌷
هرزمان ابراهیم در جمع رفقا در هیئت حاضر می‌شد شور عجیبی برپا می‌کرد.

✳️در سینه زنی و مداحی برای اهل بیت سنگ تمام می‌گذاشت.

اما زمانی که هنوز چراغ روشن نشده بود، هیئت را ترک می کرد‼️

علت این کار او را بعدها فهمیدم. وقتی که شاهد بودم دوستان هیئتی بعد از هیئت مشغول شوخی و خنده و… می شدند و به تعبیری بیشتر اندوخته معنوی خود را از دست می‌دادند.
📚برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم 2. 

 نظر دهید »

اخلاقی

11 فروردین 1396 توسط طاهره رفيعي

‏‎‏‎

امام باقرعلیه السلام می فرمایند:🌴
🍁سه چيز از خصلتهاي نيك دنيا و آخرت است : از كسي كه به تو ستم كرده است گذشت كني ، به كسي كه از تو بريده است بپيوندي ، و هنگامي كه با تو به نداني رفتار شود ، بردباري كني .
📚بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (173)

 نظر دهید »

شهید ابراهیم هادی

11 فروردین 1396 توسط طاهره رفيعي

‏‎‏من دختری 19 ساله ام ویه خواهر دارم که 13 سالشه مدتی بود که میدیدم رفتارای خواهرم خیلی تغییر کرده خیلی زیاد تو خونه ار خوبی های کسی میگفت که من قبل از آشنایی با اون فقط یه همچین فردی رو میتونستم تو داستان ها وافسانه ها پیداش کنم آخه اصلا تو این دنیا این همه خوبی یه فرد به نظرم غیر ممکن بود😶…

مدام اسمش و از زبون خواهرم میشنیدم ،

ابراهیم هادی … ابراهیم هادی ….

خیلی دوستش دارم❤️….

بعدش کتاب شهید و که اسمش (سلام بر ابراهیم) بود و از دوستشم قرض گرفته بود و ساعتها میگرفت جلوی چشماش وبهش خیره میشد…

گاهی هم میشنیدم که میگفت قربونت برم من که اینقدر خوبی😍…

من باخودم میگفتم خب این فردهم مثل تمام شهدای دیگست دیگه …
ویژگی ها و خصوصیات فردی این شهیدهم درباره ی تمام شهدای دیگه هم صدق میکنه …

اون موقع حتی ازاینکه خواهرم اسمش و زیاد می آورد هم عصبی میشدم …
یه روز خواهرم بهم گفت آبجی تو هم این کتاب وبخون وبه این شهید متوسل شو

روز بعدش که خواست بهم کتاب وبده تا مطالعه کنم بهم گفت آبجی فقط ۳روز برای خواندن این کتاب مهلت داری ، گفتم آخه این همه صفحه که تو ۳روز تموم نمیشه ، گفت آخه دوستم گفته فقط ۳ روز مهلت داری…
من یه خورده ناراحت شدم وبه همین خاطر فردای اونروز باخودش رفتیم و من با پول تو جیبی خودم براش هر دوتا جلد کتاب و خریدم…
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🌹🌹❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
یه شب که همه خوابیده بودند تا سحر برای نماز صبح تو اتاقم بیداربودم و یه فضای معنوی تو اتاقم به وجود آورده بودم چراغای اتاق خاموش بود اما با نور شمع های اطرافم یه روشنایی خاصی تو فضای اتاق ایجاد شده بود…
من هم مشغول صحبت و راز ونیاز با خدای خودم بودم وتصمیم گرفتم تا مسیر زندگیم وتغییر بدم همین که این تصمیم و گرفتم چشمم افتاد به کتاب شهید ابراهیم هادی یه کم به عکس روی جلدش خیره شدم ومتوجه ی لبخند پر از آرامشش شدم انگار که من و باتمام وجود به خاطر این تصمیمم تشویق میکرد ، انگار یه جورایی داشت بهم میگفت من پشتتم …
کتابش و برداشتم تا یه جاهایی خوندم زار زار گریه میکردم ، چه کتابی بود ، خواهرم حق داشت …

باهر بند بند خاطراتش مثل ابر بهاری گریه میکردم…

یهویی صدای اذان و احساس کردم وبعد از خواندن نماز صبح شدیدا خوابم گرفت و خوابیدم …
باور نکردنی بود تو عالم رویا ابراهیم و دیدم ، باهمون لباس روی جلدکتاب اولش ، یه سرزمین خیلی خیلی بزرگ و قشنگ و سرسبز بود ، زیبایی اونجا توصیف کردنی نبود ، گوشه ی یه درختی که زمینش خیلی سرسبز و زیبا بود ایستاده بودند بهم اشاره کردند و گفتن بفرمایید بشینید من هم باهمون حالت همیشه باچادر مشکی خودم با اشاره ی ایشون نشستم و تا آخر خوابم داشتند باهام صحبت میکردند…🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
چند روز بعد درست موقع شهادت خانم حضرت فاطمه زهرا(س)رفته بودیم هیئت ، روضه که تموم شد از مجلس اومدیم بیرون به سمت خونه راه افتادیم فقط هم من بودم و خواهرم …

💐توی راه متوجه شدم خواهرم داره گریه میکنه گفتم چی شده آبجی گفت الان مدتیه که یه حاجت دارم وبه شهیدابراهیم هادی متوسل شدم اما بهم نگاهم نمیکنه و….
🌻گفتم آخه آبجی شاید به صلاحت نباشه ، حرفم و قطع کرد وگفت نه کلا اون اصلا حواسش به من نیست و…. شروع کرد به گلایه کردن از ابراهیم هادی ، گفت اگر حواسش بهم بود میومد به خوابم و… 
🌴رسیدیم منزل و شب شد و خوابیدم اونشب یک بار دیگه ابراهیم هادی اومد تو خوابم همون جای همیشگی این بار فقط یه جمله بهم گفت 

(مواظب خواهرت باش)
🌿وقتی به خواهرم گفتم خیلی احساس شرمندگی کرد و بابت کارش از این شهید خیلی معذرت خواهی کرد….

 نظر دهید »

حجاب

11 فروردین 1396 توسط طاهره رفيعي

‍ ‌ 
 🙄یادت بیاورم؛

حجاب را من نخواسته‌ام؛🙂

معبود و معشوق‌ات❣خواسته‌است.👌

عاشق هم که جز رضای معشوق، چیزی نمی‌خواهد ..😍
👼حجاب ظاهری ، ریشه در عفاف درونی دارد.
کسی که بخواهد پاک باشد ، ظاهر و باطنش را باید یکی کند .;)
آنان که بی قید و لاابالی اند ، ولی می گویند: « دلت پاک باشد ! » 

نمی دانند که پاکی دل ، 

در پاکی رفتار و متانت و وقار ، نمایان

می شود ❤️

و از دل پاک ، جز نگاه پاک برنمی آید . ☝️

«از کوزه همان برون تراود که در اوست» . 😇😇😇😇
نمی توان پذیرفت که از کسی عفونت گناه به مشام برسد ، ولی مدّعی باشد که دلش پاک است

 نظر دهید »

ولایت مداری

11 فروردین 1396 توسط طاهره رفيعي

🌹‍ دستورالعمل علامه حسن زاده 🌹‍
🔴‍ درباره ماه رجب ماه ولايت🔴‍
🔷‍ شهر مبارك ولايت به شما روى آورده، ان شاءالله، از رجبيون بوده باشيد.
💭‍ كسانى كه مى ‏خواهند مقامات ليالى قدر و شهرالله را ادراك كنند، از ابتداى شهر ولايت، كه ماه رجب است، خودشان را آماده مى ‏كنند، بعد از شهر ولايت، شهر رسول الله است و بعد از آن شهرالله است،غرض از اول ماه رجب، رجبيون اهل ولايت، كسانى كه مى ‏خواهند ادراك شهرالله كنند، خودشان را مواظب و مراقبند كه عمده آن است كه اين حقايق در آدم تحقق يابد.
💭‍ اينها كه مى ‏خوانيم عرفان نظرى است. خواندن درس طب چيزى است، اما عملى ‏اش چيز ديگر است. آن دانستن فرمول و قواعد و فراگرفتن حرفى است، و اجرا كردن در مقام عمل حرفى است ديگر. عرفان عملى ورزيده شدن و ورزش كردن و پياده كردن در متن ذات خود، و چشيدن و يافتن است، غير از عرفان نظرى كه آگاهى به مفاهيم اسماء و عبارات بوده و دانايى مفهومى است و غير از آن دارايى حقيقى است.
💭‍ خداوند، إن شاءالله، شما را مؤيد بدارد، جانى پيدا كنيد كه اگر كتاب و اصطلاح و الفاظ را كنار بگذاريد زبان حال شما اين بوده باشد:
من آنچه خواندم همه از ياد من برفت🍂‍

الا حديث دوست كه تكرار مى‏ كنم‏🍂‍
💭‍ يك وجود قرآنى و يك انسان الهى شويد و بچشيد و بياييد و برسيد كه:
ايام خوش آن بود كه با دوست به سر شد🍂‍

باقى همه بى ‏حاصلى و بى ‏خبرى بود🍂‍
💭‍ اگر چنانچه اين كتاب‏ها و درس و بحث آدم را براى ابدش درست نسازد اين تلاش‏ها بى ‏فايده است. تأمل در ابد بفرماييد , ابد، يعنى هستيم كه هستيم. داريم خودمان را در اين مقطع زمان و در اين نشأه، كه مزرعه است، براى ابد مى ‏سازيم: «اقرء و ارق». خداوند، إن شاءالله، سر شما را به اسرار ولايت نورانى بفرمايد و ما هم در اين دعاى خير با شما شريك بوده باشيم.
📓‍ شرح فارسی اسفار اربعه، جلد سوم صفحه ۴۳، علامه حسن زاده ی آملی روحی فداه

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 123
  • 124
  • 125
  • ...
  • 126
  • ...
  • 127
  • 128
  • 129
  • ...
  • 130
  • ...
  • 131
  • 132
  • 133
  • ...
  • 238
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

مهدویت۱۲

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اخلاق
  • اعتقادی
  • اقتصادی
  • اهل بیت علیهم السلام
  • بدون موضوع
  • تاریخی
  • تربیتی
  • تفسیر
  • تقویت حافظه
  • حجاب
  • حدیث
  • دل نوشته
  • دوست یابی
  • راه سلوک
  • سبک زندگی
  • سلامت
  • سیاسی
  • شهدا
  • عبادی
  • فرهنگی
  • فضای مجازی
  • مناسبتی
  • مهدویت
  • نهج البلاغه
  • ولایت
  • پاسخ به شبهات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران

آمار

  • امروز: 41
  • دیروز: 31
  • 7 روز قبل: 5509
  • 1 ماه قبل: 12763
  • کل بازدیدها: 183836

رتبه