شهید همت
🌷رویای صادقه🌷
● یک استاد دانشگاه می گفت: شبی در خواب شهید همت را دیدم. با موتور تریل آمد به من گفت: بپر بالا .
●️از کوچه ها و خیابان ها که گذشتیم، به در یک خانه رسیدیم. بعد از خواب پریدم … به اطرافیان گفتم به نظر شما تفسیر این خواب چیست؟ گفتند: آدرس خانه را بلدی؟ گفتم: بله. گفتند معلوم است، حاج همت گفته آنجا بروی.
● خودم را به در آن خانه رساندم. در زدم. پسر جوانی دم در آمد. گفتم: شما با حاج ابراهیم همت کاری داشتی؟ یک دفعه رنگش عوض شد و شروع به گریه کرد.
● رفتیم داخل و گفت: چند وقت هست میخواهم خودکشی کنم. داشتم تو خیابون راه میرفتم که یک دفعه چشمم افتاد به تابلو اتوبان شهید همت.
گفتم: میگن شماها زنده اید، اگر درسته یک نفر رو بفرست سراغم که من رو از خودکشی منصرف کنه. الآن هم شما اومدید اینجا و میگید از طرف شهید همت اومدید …
📚 برگرفته از کتاب «شهیدان زندهاند»