مبعث
(27 رجب) ؛ مصادف با مبعث رسول اکرم(ص) است؛
روز مَبْعَث ،روزی است که پیامبر اسلام(ص) ، به درجه پیامبری برگزیده شد و مأمور شد که چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند. حضرت محمد( ص) در این زمان چهل سال داشت و در مکه زندگی میکرد.
مقدمه
بی تاب از حرارت تکلیم، از قله «نبوت» باز می گردد.
اینک ندای «اقرأ باسم ربک الذی خلق» در جانِ روشن پیامبر صلی الله علیه وآله طنین انداخته است .
قرآن، بر قلب مبارک پیامبری نازل می شود که امین وحی است و دلسوز مؤمنان…
مردی از نسل ابراهیم، به پیامبری مبعوث می شود تا دیگر بار کعبه را از آلایش بتها پاک سازد.
پیامبری می آید تا تجلی رحمتِ خداوند باشد…
————————————————-
بعثت پیغمبر اسلام یا برانگیخته شدن آن حضرت به مقام عالى نبوت و خاتمیت، حساسترین فراز تاریخ درخشان اسلام است. بعثت پیغمبر درست در سن چهل سالگى حضرت انجام گرفت. پیغمبر تا آن زمان تحت مراقبت روح القدس قرار داشت، ولى هنوز پیك وحى بر وى نازل نشده بود. البته قبلا علائمى از عالم غیب دریافت مى داشت، ولى مامور نبود كه آن را به آگاهى خلق هم برساند.
در آن زمان میان مردم قریش و ساكنان مكه رسم بود كه سالى یك ماه را به حالت گوشه گیرى و انزوا در نقطه خلوتى مى گذرانیدند. درست روشن نیست كه انگیزه آنها از این گوشه گیرى چه بوده است، اما مسلم است كه این رسم در بین آنها جریان داشت و معمول بود. نخستین فرد قریش كه این رسم را برگزید و آن را معمول داشت عبدالمطلب جد پیغمبراكرم بود كه چون ماه رمضان فرا مى رسید، به پاى كوه حرا مى رفت، و مستمندان را كه از آنجا مى گذشتند یا به آنجا مى رفتند، طعام مى داد. به طورى كه تاریخ اسلام گواهى مى دهد، پیغمبر نیز پیش از بعثت به عادت مردان قریش، بارها این رسم را انجام می داد. از شهر و غوغاى اجتماع فاصله مى گرفت و به نقطه خلوتى مى رفت و به تفكر و تامل مى پرداخت. پیغمبر چند سال قبل از بعثت، سالى یك ماه در حرا به سر مى برد و چون روز آخر باز مى گشت، نخست خانه خدا را هفت دور طواف مى كرد، سپس به خانه مى رفت.
حضرت محمد(ص) در سن چهل سالگى به پیامبری مبعوث شدند
نزول اولین وحی
به عقیده اکثر علمای شیعه، بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز 27 ماه رجب، پنج سال پس از تجدید بنای کعبه، اتفاق افتاد و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این هنگام، چهل سال داشتند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، طبق رسم خویش چند روزی بود که برای عبادت و تفکر به غار حرا آمده بودند. در روز بیست و هفتم ماه رجب بود که جبرئیل (یکی از چهار فرشته مقرب الهی و مأمور ابلاغ وحی از جانب پروردگار به پیامبران) به سوی ایشان نازل شد. او بازوی پیامبر را گرفت و تکان داد و گفت: ای محمد بخوان. پیامبر فرمود: چه بخوانم؟ جبرئیل آیات آغازین سوره علق را از جانب خداوند نازل نمود:
“بسم الله الرحمن الرحیم. اقرأ باسم ربک الذی خلق. خلق الانسان من علق. اقرأ و ربک الاکرم. الذی علم بالقلم. علم الانسان مالم یعلم. به نام خداوند بخشنده مهربان. بخوان به نام پروردگارت که بیافرید. آدمی را از علق بیافرید. بخوان و پروردگار تو ارجمندترین است. خدایی که بهوسیله قلم آموزش داد و به آدمی آنچه را که نمیدانست، آموخت.”
بازگشت از کوه حرا
پس از این پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از کوه پایین آمدند و به سمت مکه و خانه خویش عازم شدند. هنگامی که به خانه رسیدند ماجرای بعثت خویش را برای همسر گرامیشان حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بازگو نمودند. خدیجه (سلام الله علیها) نیز که در سالهای همسری با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آثار بزرگی و پیامبری در ایشان را دیده بود، گفت:
“به خدا دیرزمانی است که من در انتظار چنین روزی، بسر بردهام، و امیدوار بودم که روزی تو رهبر خلق و پیغمبر این مردم شوی.”
پیامبر (ص) در غار حرا به پیامبری مبعوث شدند
نزول سوره مدثر
در همین روزهای آغازین بعثت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که در هنگام استراحت ایشان، جبرئیل برای بار دیگر بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد و آیات نخستین سوره مدثر را بر ایشان خواند که:
“بسم الله الرحمن الرحیم، یا ایها المدثر، قم فأنذر، و ربک فکبر و ثیابک فطهر و الرجز فاهجر و لاتمنن تستکثر و لربک فاصبر
به نام خداوند بخشنده مهربان،ای کسی که جامه به خود پیچیده ای، برخیز و قوم خود را از عذاب خدا بیم ده و خدا را به بزرگی یاد کن و لباست را پاکیزه دار و از ناپاکی دوری گزین و بر هرکس احسان کنی ابداً منت نگذار و برای خدا صبر پیش گیر”
میتوان گفت مفاد این سوره این است که از این پس، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) باید پیوسته به فکر بیم دادن مردم از نافرمانی خداوند بوده و لحظهای از آن غافل نباشد و بدین گونه بود که اولین آیههای کتاب آسمانی دین اسلام به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد و ایشان از جانب خداوند به مقام رسالت برگزیده شدند.
گردآوری : بخش فرهنگ و هنر بیتوته
منابع :
sibtayn.com
tebyan.net
roshd.org
توسل به حضرت زهرا (سلام الله علیها)
🌸این محبت خانم زهرا سلام الله علیها است که انسان را به راهی که باید برود ، هدایت می کند
ائمه فرموده اند « شما هروقت محتاج میشوید دست به دامان ما می شوید و ما هم وقت گرفتار می شویم ، دست به دامان مادرمان می شویم
🖋 آیت الله شاه آبادی ، کشکول موعود ( کلام حکیمانه ) ، ص ۱۵۱
◾️در عملیات فتح المبین وقتی ابراهیم مجروح شد او را به دزفول منتقل کردیم و در بهداری ارتش بستری کردیم .
🌹مجروحین زیادی در آنجا بستری بودند ، آه و ناله می کردند و هیچکس در آنجا آرامش نداشت
یک گوشه ای را پیدا کردیم و ابراهیم را روی زمین گذاشتیم و پرستاران زخم گردن و پای ابراهیم را پانسمان کردند
سرو صدای مجروحین بسیار زیاد بود ، ناگهان ابراهیم با صدایی رسا شروع به خواندن کرد :
شعر زیبایی در وصف حضرت زهرا سلام الله علیها خواند
🌱برای چند دقیقه ، سکوت عجیبی سالن را فرا گرفت ؛ هیچ مجروحی ناله نمی کرد
به هر طرف که نگاه میکردی ، آرامش موج میزد ، قطرات اشک بود که از چشمان مجروحین و پرستارها جاری میشد ، همه آرام شده بودند
شراب بهشتی
اگر شراب بد است چرا در آخرت حرام نیست؟
✍️ پاسخ:
✅ وجود تفاوت های دنیا و آخرت، نشان می دهد که این گونه مطالب “قیاس مع الفارق” است. و به دلیل همین تفاوت ها، نمی توان از مجاز بودن یک چیز در آخرت، مجاز بودن آنها در دنیا را برداشت کرد.
تفاوت ها نیز در وجوه متعددی قابل بیان است. مثلا در شراب، شرابی که در آخرت وجود دارد، اصلی ترین خاصیت شراب این دنیا را ندارد. که همان خاصیت سبب زشت بودن استفاده از شراب در دنیا است. پس شراب بهشتی، معنای عام نوشیدنی را دارد نه اینکه به معنای مست کنده باشد پس هیچ ارتباطی به شراب دنیایی ندارد:
«لا فیها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها یُنْزَفُونَ[صافات/۴۷] شرابى كه نه در آن مایه تباهى عقل است و نه از آن مست مى شوند! »
یا مثلا پرخوری در دنیا، سبب مریضی می شود. در حالی که در بهشت مریضی وجود ندارد و به همین دلیل بهشتیان می توانند انواع و اقسام غذاها را بدون هیچ محدودیتی مورد استفاده قرار دهند.
همچنین یکی از وجوه عمده تفاوت دنیا و آخرت، محدودیت های عالم مادی است که سبب ناپسند بودن رویکرد به بعضی از مسائل می شود. چرا که در عالم مادی و محدود، توجه به بعضی از مسائل ممکن است مانع شکوفایی استعدادهای خاص انسان شده و آنها را تباه کند. برای همین آنها مورد نهی قرار گرفته اند، در حالی که جزو نعمات بهشتی به شمار می آیند. چون اصولا در بهشت محدودیتی وجود ندارد. علاوه بر آنکه آنجا محل شکوفا کردن استعدادها نیست. از جمله مواردی که در این قالب می توانیم به آنها اشاره کنیم، ممنوع بودن حریر و طلا برای مردان است، در حالی که این ها، جزئی از نعمات بهشتی مردان است:
«جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها یُحَلَّوْنَ فیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فیها حَریرٌ[فاطر/۳۳] (پاداش آنان( باغهاى جاویدان بهشت است كه در آن وارد مى شوند در حالى كه با دستبندهایى از طلا و مروارید آراسته اند، و لباسشان در آنجا حریر است.»
🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
خدمت گزاران بهشتی
👇👇👇
💢 سوال:
☑️ آيه 24 سوره طور،منظور از غلمان چه کساني هستند؟خطاب اين آيه با مومنين مرد است يا مومنين زن؟
✍️پاسخ:
✅ مقصود از «غلمان» در آیه « وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ» (طور: 52/ 24) غلامانی هستند که به خدمتگزاری بهشتیان، مشغول خواهند بود.
این غلامان، هم برای مردم و هم برای زنان هستند؛
زیرا آیات در این زمینه، عموم و اطلاق دارند و در جایی، تخصیص به مردان یا زنان نخورده است.
بنابراین، هم مردان و هم زنان بهشتی، دارای خدمتگزاران مردم خواهند بود.
🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی