طبس معجزه در قرن حاضر
بیابان طبس، راوی معجزه ای در قرن حاضر است. این بیابان که در شمال شرقی مرکز استان یزد قرار دارد، مصداقی برای سوره فیل است که دانه های ریز شن، بر نیرومندترین سپاه عصر حاضر چیره شد و آنان را که از پیشرفته ترین وسایل و تجهیزات بهره می بردند، به ذلت کشانید. دولت امریکا برای مقابله با انقلاب اسلامی و نفوذ دوباره در ایران، پس از جریان گروگان گیری لانه جاسوسی، کماندوهای خود را در صحرای طبس پیاده کرد تا با آزادسازی گروگان ها و بمباران نقاط حساس ایران از جمله جماران و کشتن رهبران انقلاب، حکومت اسلامی را نابود کنند. در این مقاله، به بررسی این رویداد تاریخی می پردازیم.
خاطره ای سترگ
بیابان طبس، بهترین راوی معجزه ای است که دل تاریخ را به لرزه درآورد. تفسیر آیه «وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَاللّه وَاللّه ُ خَیْرُ الْماکِرینَ» را باید از کویر تفتیده طبس پرسید. بیابان خشک طبس، تبلور کمین گاه الهی شد برای گرگ های در کمین نشست های که راوی سیاه مرگ بودند. طبس برای مردم ایران فراتر از نام بیابانی در دوردست های کویر است. طبس یک خاطره است؛ خاطره ای از محافظت الهی از سرزمین و مردمی که نمی توانند زور و زورگویان را تحمل کنند. شاید از همین روست که خاطره پنجم اردی بهشت سال 1359، برای مردم ایران فراموش نشدنی و به یاد ماندنی است؛ روزی که یکی از پیچیده ترین عملیات های نظامی امریکا با شکست روبه رو شد.
طبس؛ واقعه ای عبرت انگیز
عبرت گرفتن از تاریخ که در قرآن به آن سفارش شده، ضروری است. تاریخ، عرصه پیروزی حق بر باطل است و قرآن کریم، هدف از بیان سرگذشت پیشینیان را این می داند که در مورد نتایج آنها اندیشه شود. ازاین رو، رویداد طبس می تواند عظمت الهی و امدادهای غیبی را برای مردم آشکار کند. ماجرای طبس، یکی از رسواترین توطئه های امریکا بر ضد انقلاب اسلامی است. بدون شک، ماجرایی که در طبس روی داد، یکی از معجزه های بزرگ قرن بیستم به شمار می آید؛ زیرا شیطان بزرگ با تمامی توان و بهره گیری از دقیق ترین و پیچیده ترین امکانات نظامی و با تدارک همه جانبه و هماهنگی همه عوامل داخلی و خارجی به ایران آمده بود.
مصداقی برای سوره فیل
آنچه در طبس گذشت، مصداقی دیگر برای سوره فیل بود و پنجم اردی بهشت سال 1359، یوم الفیل دیگری و کارتر، مظهر استکبار جهانی و ابرهه ای دیگر. آنچه در این ماجرا گذشت، رویدادی ساده، زودگذر و فراموش شونده نبود، بلکه نمادی ماندگار برای همیشه تاریخ است. راستی اگر خداوند به انقلاب اسلامی، رهبر و مردم ایران عنایت ویژه ای نداشت، این تهاجم گسترده که از ماه ها قبل تدارک دیده شده و به میزان قابل توجهی برای آن نیرو و دقت صرف شده بود، به این سادگی و با توفانی از شن خنثی نمی شد. در این صورت، چه کسی توانایی آن را داشت که از اجرای این نقشه شوم و گسترده جلوگیری کند؟
انگیزه های تجاوز
از همان آغاز تسخیر لانه جاسوسی امریکا به دست دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، دولت ایالات متحده به فعالیت بسیار گسترده سیاسی و نظامی دست زد. امریکا با اعزام ناوگان نظامی خود به خلیج فارس، وانمود کرد که هر لحظه آماده حمله به ایران است. البته هنگامی که از حل بحران گروگان گیری از راه سیاسی و خط و نشان کشیدن نظامی ناامید گردید، به فکر اجرای طرح نجات گروگان ها و در کنار آن، براندازی نظام جمهوری اسلامی افتاد. حربه محاصره اقتصادی هم که چندی قبل از این واقعه آزموده شده بود، نتیجه مثبتی به بار نیاورد. ازاین رو، طرح حمله کماندویی به ایران و به قتل رسانیدن رهبران اصلی انقلاب مطرح شد تا با هشدار دادن به همه ملت های آزادی خواه، جهانیان را در برابر قدرت عملیات نظامی امریکا به شگفتی وادارد.
استفاده از اوضاع ناآرام داخلی
برای واکاوی علت حضور کماندوهای امریکایی در کویری ترین صحرای ایران، باید به تأثیر به شدت منفی ماجرای اشغال سفارت امریکا و گروگان گرفتن کارکنان این سفارت در سال 58 و اوضاع وخیمی که کارتر، رئیس جمهور وقت امریکا در انتخابات ریاست جمهوری به آن دچار شده بود، توجه کرد. ناتوانی دولت کارتر در پایان دادن به ماجرای گروگان گیری، موجب شد تا او تمام راه ها را برای باز گرداندن گروگان ها و بالا بردن بخت خود برای پیروزی در انتخابات در نظر بگیرد. آنچه امریکایی ها را به پیروزی و موفقیت نقشه شان امیدوار می کرد، اوضاع ناآرام داخلی ایران به دلیل درگیری های پس از انقلاب و آشوب و بحران های ناشی از این موضوع بود. ضمن آنکه آتش افروزی های رژیم بعث عراق در مرزهای خود با ایران و غائله کردستان نیز مزید بر علت شده بود تا امریکایی ها خود را برنده انجام عملیات کماندویی نیروهای دلتا فورس بدانند.
اهداف این تهاجم
از سوی تمام خبرگزاری های جهان این خبر مخابره شد که نیروهای کماندویی امریکایی با تجهیزات کامل نظامی برای نجات گروگان های لانه جاسوسی به سوی تهران رهسپار شدند، ولی به دلیل اشکال در برنامه در کویر ایران متوقف گردیدند و افراد باقی مانده فرار کردند. ساده اندیشی است اگر تصور کنیم آنان صرفا برای نجات 52 گروگان، آن همه هواپیما، بالگرد، سلاح و مهمات را به ایران منتقل کرده بودند. آنان می خواستند مراکز مهمی چون منزل حضرت امام خمینی رحمه الله ، مراکز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مدرسه فیضیه، مقر ریاست جمهوی، نخست وزیری، ستاد کمیته مرکزی و انبارهای مهمات ارتش را بمباران کنند. همچنین شخصیت های مهم مملکتی را از بین ببرند و حکومتی سوسیال ـ دموکرات به سبک امریکایی و به ریاست شاپور بختیار به روی کار آورند.
نقش عوامل داخلی
در عملیات طبس، عده ای از مزدوران داخلی امریکا نیز با آنها همکاری می کردند. سازمان سیا برای انجام مأموریت نجات گروگان ها، از کمک برخی از عوامل نفوذی در ایران استفاده می کرد. اسنادی که بعدا فاش شد، نقش بنی صدر را در رأس این نیروها روشن ساخت. چند روز پیش از تجاوز طبس، از سوی فرماندهان نظامی که بنی صدر آنها را به کار گماشته بود، یعنی تیمسار شادمهر رئیس وقت ستاد مشترک و تیمسار باقری فرمانده وقت نیروی هوایی، به پایگاه یکم شکاری دستور داده شد توپ های ضدهوایی 23 میلی متری که حریم حفاظتی فرودگاه مهرآباد و خود پایگاه را تأمین می کرد، جمع آوری شود. همین کار در پایگاه های دیگر مانند شیراز و ایستگاه رادار مشهد نیز انجام شده بود.
امریکا پس از شکست در طبس
شکست بدون جنگ در ایران، برای کشوری که همواره بر اقتدار و توانایی نظامی و اطلاعاتی خود می بالید، قابل تحمل نبود. به همین دلیل، در روز اول خرداد 1359، امریکا و بازار مشترک اروپا، ایران را تحریم اقتصادی کردند؛ اقدامی که با مسدود کردن دارایی های ایران در 14 تیر 1359 ادامه یافت. یک هفته بعد و در 21 تیر، کودتای نوژه، کشف و یک روز قبل از اجرا خنثی شد.